تهران، خیابان سهروردی، خیابان خرمشهر، خیابان شهید عشقیار، میدان نیلوفر، مسجد الرضا علیه السلام 

رزرو سالن اجتماعات و تالار های مسجد
رزرو اینترنتی

چرا مصیبت امام حسین (ع)، بزرگترین مصیبت در آسمان‌ها و زمین است؟

مقدمه:

با توجه به متن زیارت عاشورا  آنجا که می فرماید.(«یا اباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ  الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى  جَمیعِ اهْلِ الْإِسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ  مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى  جَمیعِ اهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللَّهُ امَّةً اسَّسَتْ اساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللَّهُ امَّةً دَفَعَتْکُمْ  عَنْ مَقامِکُمْ وَازالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى  رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها)

اى ابا عبداللّه، به راستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام ، و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمان ها بر همه اهل آسمان ها، پس خدا لعنت کند مردمى را که  ریختند .

شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان، و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هایى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود»[1]

این سوال وجود دارد که چرا مصیبت امام حسین (ع)، بزرگترین مصیبت در آسمان‌ها و زمین است؟ معیار بزرگترین مصیبت، چیست؟

برای پاسخ به این سؤال لازم است ابتدا مقدمه‌ای ذکر شود

 چرا مصیبت امام حسین (ع)، بزرگترین مصیبت در آسمان‌ها و زمین است؟

سوگ بزرگ و مصیبت عظیم

«یا اباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ  الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى  جَمیعِ اهْلِ الْإِسْلامِ؛اى ابا عبداللّه، به راستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام »[2]

بی شک شهادت امام حسین علیه السلام مصیبت  عظمى است؛[3]ویژگى  این حادثه آن است که در این ماجرا، نه فقط یک انسان مؤمن وحق طلب، بلکه امامى معصوم، پنجمین فرد از اصحاب کساء و فرزند فاطمه زهرا علیها السلام دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله، به دست مردمى که خود را از امّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى دانستند به گونه اى دردناک و بى سابقه به شهادت رسید.[4]

کشتن حجت و ولی خدا مصیبت عظیم است

کشتن امام حسین علیه السلام با آن همه عظمت معنوى و اصل و نسب خانوادگى، در روز روشن و در آن صحنه، کار ساده اى نبود که تاریخ بتواند آن را فراموش کند.[5]

هر چند کشتن هر انسان مؤمن و هر نفس محترمى جرم بزرگى است، ولى به یقین کشتن مردى که حجّت خدا بر روى زمین و امام عصر خویش است و براى مبارزه با ظلم و ستم به پا خاسته، آن هم به آن شیوه بسیار ناجوانمردانه، گناه سنگینى است که نمى توان از کنار آن به سادگى گذشت.[6]

چه زیبا سروده است محتشم کاشانى؛ آنجا که مى سراید:

ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند                  یک باره بر جریده رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه، شفیعان روز حشر                 دارند شرم، کز گنه خلق دم زنند[7]

دردآورتر آن است که مردمى که ادّعاى مسلمانى داشتند و به ظاهر نماز مى خواندند و قرآن تلاوت مى کردند، تکبیر گویان به جنگ با جگرگوشه پیغمبرشان برخاستند[8] و با بى رحمى تمام اسوه تقوا و ایمان را شهید کرده و حریمش را مورد هتک و غارت قرار دادند.[9]

از این رو عظمت مصیبت  و مظلومیّت خامس آل عبا به گونه اى است که گریه و سوگوارى همواره قرین نام آن حضرت بوده و هست؛ همان گونه که آزادگى و شجاعت و دفاع از دین و ارزش هاى اسلامى با نام حسین علیه السلام عجین شده است.[10]

عمق فاجعه و مصیبت کربلا از ابتداى خلقت مصیبت عظیم است

 از سوی دیگر سنگینى این حادثه همه اهل اسلام را متأثّر ساخت؛[11] حادثه اى که از ابتداى خلقت ماجرایش براى اولیاى الهى گفته شده بود؛ ماجرایى که پیش از وقوعش دل ها را به درد آورده و اشک ها را جارى ساخته بود.[12]

به عنوان نمونه روضه خوان جبرئیل و مستمع حضرت آدم علیه السلام:صاحب کتاب «الدر الثمین» در تفسیر آیه ی شریفه ی

(فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه) [13] ،روایت کرده که حضرت آدم در پایه ی عرش اسماء پیامبر و ائمه علیهم السلام را دید، پس جبرئیل به او تلقین نمود که بگو:

«یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمة، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان».

چون نام حسین علیه السلام را بر زبان جاری کرد اشکش جاری شد و قلبش شکست، و گفت: ای برادر جبرئیل، چرا در یاد کردن پنجمی، قلبم می شکند و اشکم جاری می شود؟

جبرئیل عرض کرد: این فرزند تو به مصیبتی مبتلا می شود که همه ی مصیبتها در مقابل آن کوچک است. فرمود: ای برادر، آن چه مصیبتی است؟

جبرئیل پاسخ داد:«یقتل عطشانا غریبا وحیدا فریدا، لیس له ناصر و لا معین».«بالب تشنه غریب و بی کس و تنها کشته می شود، و برای او هیچ یاور و معینی نباشد».

ای آدم، اگر او را ببینی در حالی که می گوید:«واعطشاه، واقلة ناصراه، حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان، فلم یجبه أحد الا بالسیوف و شرب الحتوف».

«داد از تشنگی، فریاد از کمی یاور، به نحوی که تشنگی حائل شود بین او و آسمان مانند دود (یعنی از شدت تشنگی آسمان را چون دود ببیند). و هیچکس او را اجابت نکند مگر به ضربه های شمشیر و چشانیدن مرگ».

پس او را ذبح کنند چون گوسفندی که از قفا بکشند، و دشمنانش وسائل او را به غارت ببرند، و سر او و یارانش را بهمراه عیالاتش در شهرها بگردانند. اینگونه در علم خداوند منان گذشته است.

پس آدم و جبرئیل چون مادر جوان مرده گریستند. [14] .همجنین وارد شده است که :چون حضرت ابراهیم ملکوت آسمانها را مشاهده کرد و نظر بر عرش اعظم نمود، پنج نور مقدس دید که به عرش الهی احاطه کرده اند، پرسید:

 این انوار مقدسه از کیست؟ گفتند: انوار مقدسه حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم و أوصیاء و دختر وی. گفت: سبب چیست که هرگاه به ایشان نظر می کنم خوشحال می شوم، و چون به نور پنجمی نظر

می کنم مهموم و معموم می شوم؟ گفتند: ای ابراهیم نمی دانی به صاحب این نور مقدس چه ظلمها می کنند، چون مقداری از آن را شنید محزون و مغموم گردید و زندگی بر او تلخ شد. [15] .

شروع عزاداری از سال 61 هجرى تا الان مصیبت عظیم است

لذا هنگامى که در روز عاشوراى سال 61 هجرى روى داد، شعله اى بر جان ها زد و سوگ و ماتم را قرین خویش ساخت. همراه با درس هاى بزرگ آزادگى  و آرمان خواهى و دفاع از شرف و اعتقاد تا پاى جان، عمق فاجعه به اندازه اى بود که از روز عاشورا مراسم سوگوارى و اشک و ماتم بر آن حضرت و یاران پاکبازش آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

 و تا واپسین لحظات عمر دنیا ادامه خواهد داشت. چرا که به فرموده رسول خدا صلى الله علیه و آله:«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لا تَبْرَدُ أَبَداً؛؛ به یقین شهادت حسین، حرارتى در دل مؤمنان ایجاد خواهد کرد، که هرگز خاموش نخواهد شد».[16]،

چرا مصیبت امام حسین علیه السلام، بزرگترین مصیبت در آسمان ها و زمین است؟

«وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ  مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى  جَمیعِ اهْلِ السَّمواتِ؛ و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمان ها بر همه اهل آسمان ها»[17]

تأثر و سنگینى شهادت امام حسین علاوه بر همه اهل اسلام ، حتّى برعرشیان و ساکنان آسمان  و زمین نیز سنگین آمد.[18]

اخبار و روایاتى که درباره تحوّلات آسمان  و زمین و گریه آسمانیان و فرشتگان پس از شهادت جانسوز آن حضرت در منابع شیعه و سنّى نقل شده است به این حقیقت گواهى مى دهد.[19]،

طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونى هایى در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمى مى داد.[20]

نکته قابل توجه دیگر آن که در روایات متعددى آمده است که آسمان و زمین چهل روز پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر آن حضرت گریستند.[21]

 روایات مربوط به دگرگونى هاى عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کرده اند از جمله:بنا به نقل سید بن طاووس،در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکى و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است.[22]

یَوْمَ عَلَیْهِ تَغَیَّرتْ شَمْسُ الضُّحى                     وَبَکَتْ دَماً مِمَّا رَأَتْهُ سَمائَهُ ،( اعیان الشیعة؛ ج 4؛ ص 343).

«ذهبى» دانشمند معروف اهل سنت نقل مى کند که: چون حسین علیه السلام به شهادت رسید تا هفت روز نور خورشید بر دیوارها به صورت زرد مى تابید و بعضى از ستارگان با بعضى دیگر برخورد کردند … و آفاق آسمان تا شش ماه سرخ گونه بود.[23]،

«ابن عساکر» دانشمند دیگر در تاریخش مى نویسد: «ابوقبیل مى گوید: هنگامى که امام حسین علیه السلام شهید شد خورشید چنان گرفت که ستارگان نیمه روز ظاهر شدند به گونه اى که ما گمان کردیم قیامت بر پا شده است!».[24]،

مطابق روایت ثقة الاسلام کلینى، پس از شهادت امام علیه السلام ملائکه آسمان  به شیون درآمدند و گفتند: خداوندا! این حسین برگزیده تو و فرزند پیامبر توست! خداوند تمثال مبارک حضرت قائم علیه السلام را به آنها نشان داد و فرمود: با این قائم، از خون حسین انتقام خواهم گرفت.[25]،

ظهور این گونه حوادث خارق العاده در چنان حادثه مهمى تعجب آور نیست، زیرا ممکن است خداوند براى نشان دادن عظمت این حوادث، چنین دستوراتى را به جهان کون بدهد، همان گونه که در تاریخ پیامبران الهى نمونه هایى از آن دیده مى شود.[26]

هم چنین خطبه تاریخى زینب کبرى علیها السلام در کوفه نیز  موید این مدعاست آنجا که خطاب به کوفیان فرمود: چگونه مى توانید این لکه ننگ را پاک کنید؟ کشتن فرزند خاتم پیامبران، معدن رسالت و آن کس که سرور جوانان اهل بهشت است…حجت بزرگ براى شما و چراغ روشن راههایتان، آیا کشتن او را ساده شمردید؟[27]

واى بر شما! آیا مى دانید چه جگرى را از محمد صلى الله علیه و آله شکافتید؟ و چه پیمانى را گسستید؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول خدا صلى الله علیه و آله را آشکار کردید.

 پرده نشینان حریم محمّدى را بر کوچه و بازار نشان دادید؟ و چه حرمتى را از او هتک کردید؟ و چه خونى را از او بر زمین ریختید؟ به راستى کار زشت و وحشتناکى انجام داده اید، که نزدیک است بخاطر این کار، آسمان ها از هم متلاشى گردد و زمین شکافته شود و کوه ها به شدت فرو ریزد![28]

کار شما، زشت، بسیار خطرناک، تیره و تار، وخامت بار و نادرست و زشتى آن به گستردگى زمین و آسمان  بود. آیا اگر از آسمان  خون ببارد تعجب مى کنید؟ [29]

کشته شدن منبع و سرچشمه خیرها و نیکی‌ها مصیبت عظیم است

 اگر کسی کشته شود که منبع و سرچشمه خیرها و نیکی‌هاست، یا این‌که آن فرد، شخصی باشد که خداوند به برکت وجود او، برای خلایق روزی تقدیر می‌کند، آیا این واقعه و از دست دادن این شخص، از بزرگ‌ترین حوادث محسوب نمی‌شود؟!

 پس کشته شدن ولی الهی و امام معصوم و حجت بر حق و خلیفه الله بزرگ‌ترین واقعه و مصیبت به شمار می‌آید.

 و بنا بر نکته اول که گفته شد، ما آن را از نزد خودمان تعیین  نمی‌کنیم بلکه خدای متعال و اولیای او که عالِم به همه وقایع عالَم خلقت از ابتدا تا انتها هستند.

 این واقعه را به عنوان بزرگ‌ترین مصیبت یاد می‌کنند و ما با معیار عقل که خدای متعال به عنوان حجت در ما قرار داده آن را تائید می‌کنیم.

 پس بیراه نیست که کشته شدن حجت‌های الهی از جمله سخت‌ترین مصیبت‌ها باشد. اما از میان حجج الهی عده‌ای هستند که در شأن آن‌ها گفته شده:

«من آسمان‌ها را برنیفراشتم و زمین را نگستراندم و خورشید را نورانی نکردم و ماه را در مدارش قرار ندادم و دریا را در جریان و کشتی را در حرکت قرار ندادم مگر به خاطر شما پنج تن آل عبا و به محبت شما.

پس کشته شدن این پنج نفر در عالم خلقت از ازل تا به ابد بزرگ‌ترین واقعه و مصیبت می‌شود.

اما باز هم از این میان در مورد مصیبت سیدالشهدا علیه‌السلام آمده است: مُصِیبَهٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‌»، « چه مصیبت بزرگی است آن مصیبت، و چه عظیم است آن عزا در اسلام، و در همه آسمان‌ها و زمین.

مصیبت عظیم کربلا از منظر امام صادق علیه السلام.

در زمان حضرت صادق (ع) کسی همین سؤال را از حضرت می‌کند که چرا روز شهادت سیدالشهدا (ع) زرگ‌ترین مصیبت شمرده شده است؟  حضرت در پاسخ می‌فرمایند:

«روز امام حسین (ع) از تمام ایام مصیبتش بزرگ‌تر است زیرا اصحاب کسا که کریم‌ترین مخلوقات و شریف‌ترین آن‌ها نزد خدا بوده پنج تن می‌باشند،

 پس وقتی نبی اکرم صلی الله علیه و آله از بین ایشان رحلت کردند امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) باقی ماندند، پس مردم ایشان را تسلیت می‌دادند و وقتی فاطمه سلام الله علیها از بینشان رفتند مردم امیرالمؤمنین و حسن و حسین (ع) را امر به صبر می‌نمودند.

مصیبت امام حسین (ع) مصیبت تمام اصحاب کسا است

 و وقتی امیرالمؤمنین (ع) رفتند مردم حسنین (ع) را تسلیت می‌دادند و وقتی امام حسن (ع) از دنیا رفتند مردم امام حسین (ع) را تسلیت می‌گفتند و وقتی ایشان شهید شدند از اصحاب کسا احدی باقی نمانده بود که مردم به او تسلیت بگویند،

پس رفتن امام حسین (ع) از دنیا به مثابه این بود که تمام اصحاب کسا از دنیا رفته‌اند چنان‌چه بقای آن حضرت همچون بقای جمیع آن‌ها بود، لذا روز شهادت آن حضرت از نظر مصیبت از تمام ایام بزرگ‌تر است.

و البته که هر کسی عظمت این مصیبت را درک نمی‌کند،«بلکه آن کس که معرفت به خدای متعال داشته باشد عظمت آن را می‌یابد.

شهادت امام حسین علیه السلام برابر با کشتن اسلام است

در جایى که: «اذا مات العالم ثلم فى الاسلام ثلمه لا یسدها شىء» است، با شهادت امام حسین علیه‌السلام عالم چطور خواهد بود؟ امام زمان(عج) این ضایعه عظمى را مساوى با کشتن اسلام و… بیان مى‌فرماید:

 «واى بر سرکشان گنهکار! به کشتنت اسلام را کشتند و نماز و روزه را بیهوده و مهمل گذاشتند. سنتها و احکام را شکستند و پایه‌هاى ایمان را نابود کردند. آیات قرآن را تحریف و در فساد و دشمنى سخت تلاش نمودند… کتاب خدا رها شد و به حق خیانت گردید».

«وفقد بفقدک التکبیر والتهلیلُ والتحریم والتحلیلُ والتنزیل والتأویلُ وظهر بعدک التغییر والتبدیلُ والالحاد والتعطیلُ والاهواء والاضالیلُ والفتن والاباطیل: با رفتن تو، الله اکبر، لااله الاالله، حرام و حلال، تنزیل و تأویل از میان رفت. پس از تو تغییر، تبدیل، بى دینى، کفر، خواهشهاى نفسانى، گمراهى‌ها، آشوبها، بیهودگى‌ها و باطلها آشکار شد».

فلذا آن‌چنان که در زیارت ناحیه مقدسه آمده است کشتن آن حضرت در واقع کشتن اسلام است؛

«با کشتن تو اسلام را کشتند و نماز و روزه را بیهوده گذاشتند و سنت‌ها و احکام را شکستند و پایه‌های ایمان را نابود و آیات قرآن را تحریف کردند.»

هم چنین در زیارت آن حضرت آمده که رفتن آن حضرت خاک بر سر دنیا می‌کند و با شهادت ایشان بلا بر این امت نازل شده و می‌شود.

بازتاب این مصیبت عظیم در هستی

عظمت این مصیبت به نحوى است که سرتاسر هستى، عزادار و به ماتم و سوز و ندبه نشستند: «پیامبر آشفته‌خاطر شد و دلش گریست و به خاطر تو فرشتگان و پیامبران به او تسلیت گفتند و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصیبت‌زده شد.

فرشتگان مقرب براى سوگوارى و تسلیت گفتن به پدرت امیر مؤمنان نزد او می‌رفتند و برایت در اعلى علیین مجلس عزا و ماتم بر پا شد…

آسمان و ساکنانش، بهشت و خزانه‌دارانش، و کوههاى گسترده بر روى زمین و کرانه‌هایش، و دریاها و ماهیانش، و جنیان و فرزندانشان و خانه خدا و مقام ابراهیم و مشعرالحرام و حل و احرام براى تو گریستند».

عزاداری ائمه علیهم السلام عمق مصیبت فاجعه کربلاست

پس از این روست که ائمه (ع) همواره به برپایی مجلس عزا برای آن حضرت تاکید داشته‌اند و حتی خود آنان بر مصائب جد غریبشان  می‌گریسته‌اند.

«زید شحام» نقل می‌کند که ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق (ع) نشسته بودیم که «جعفر بن عفان» به حضور امام صادق (ع) مشرف شد.

 حضرت صادق (ع) وی را نزدیک خود جای داد و به او فرمود: «ای جعفر!» گفت: «لبیک! خدا مرا فدای تو کند.» فرمود: «به من این طور رسیده که تو خیلی خوب درباره امام حسین (ع) شعر می‌گویی؟» گفت:

«آری فدای تو شوم.» فرمود: «پس شعر بگو!» وقتی وی شعر گفت امام صادق (ع) به قدری گریه کرد که اشک‌های آن حضرت به گونه‌های صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند گریان شدند.

 سپس حضرت صادق (ع) فرمود: «ای جعفر! به خدا قسم ملائکه مقرب خدا شعر تو را که در این‌جا برای امام حسین گفتی شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. ای جعفر! خدا الساعه بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید.»

آن‌گاه فرمود: «ای جعفر! آیا زیادتر از این برای تو بگویم؟» گفت: «آری ای مولای من.» فرمود: «احدی نیست که درباره مصیبت امام‌ حسین (ع) شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر این‌که خدا بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد.»

«دعبل خزاعی» نقل می‌کند در مثل چنین روزهایی (ایام محرم) خدمت مولایم علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) رسیدم. اندوهگین و ماتم‌زده نشسته بود و اصحابش پیرامون او بودند. چون مرا دید که می‌آیم، فرمود: «آفرین بر تو ای دعبل! مرحبا به یاور ما با دست و زبانش!»

 آن‌گاه در مجلس کنار خودش برایم جا باز نمود و مرا کنار خود نشاند و فرمود: «دعبل! دوست دارم برایم شعر بخوانی. این روزها روز اندوه ما اهل‌بیت است

 و روز شادی دشمنان ما بخصوص بنی‌امیه بوده است. ای دعبل! هر کس بر مصیبت ما بگرید یا حتی یک نفر را بگریاند، اجر او بر خداست. هر کس در مصیبت ما چشمش اشک‌بار شود و بر مصیبتی که از دشمنانمان بر ما رسیده بگرید، خداوند او را با ما محشور می‌کند.

 ای دعبل! کسی که در مصیبت جدم امام حسین (ع) بگرید، البته خداوند گناهان او را بیامرزد.» سپس ایشان برخاست و پرده‌ای در میان ما و اهل حرم زد و اهل‌بیتش را پشت پرده نشانید تا در مصیبت جد خود امام حسین (ع) بگریند

. آن‌گاه رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! برای حسین مرثیه بخوان. تو تا زنده‌ای ستایش‌گر و یاور مایی. پس تا می‌توانی از یاری ما کوتاهی مکن.

در نتیجه چون این مصیبت و این واقعه بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است، در روز قیامت، خداوند مقام عظمای شفاعت را به آن حضرت می‌دهد.

از این رو تلاش ائمه (ع) در برپایی آن مجالس به نحو اعلی دیده می‌شود. به عنوان مثال گفته‌اند که هر کس برای برپایی این مصیبت اقدامی کند  سوار بر کشتی نجات آن حضرت می‌شود.

مقایسه مصیبت های تاریخی با مصیبت عظیم کربلا.

درظاهر مصیبت‌هایی در تاریخ رخ داده است که تعداد افراد بیشتری کشته شده اند و گاهاً به طرز فجیع‌تری کشته شده اند. ولی در روایات، مصیبت امام حسین (ع) را بزرگ‌ترین مصیبت نامیده‌اند.

با نگریستن به تاریخ اسلام می‌توان روزهایی را دید که به لحاظ سختی و مصیبت قابل ذکر و اشاره‎پذیر هستند و حتی اهل‌بیت علیهم‌السلام هم از آن روز به‌عنوان روز سخت خود یاد کرده‌اند؛ مانند روز رحلت خاتم‌الانبیاء صلی‌ الله ‎علیه ‎و ‎آله[30]

، یا روز شهادت امیر مؤمنان سلام‌ الله‌ علیه[31]، یا روز سقیفه[32] و یا روز عاشورا[33]. در روایات چنین مواردی وجود دارد به‌عنوان مثال در مورد ضربت امیرالمؤمنین (ع) در روز جنگ خندق آمده است:

«لَضَرْبَهُ عَلِیٍّ یَوْمَ‏ الْخَنْدَقِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ عِبَادَهِ الثَّقَلَیْن‏» چگونه در مورد یک ضربه چنین چیزی ممکن است؟ برای بررسی یک واقعه، نمی‌توان فقط همان واقعه را از سیر تاریخ نگاه کرد؛ بلکه باید به آن به‌صورت یک واقعه از سیر تاریخ نگاه کرد؛ نه به‌تنهایی. برای عدم دور پنداری به حدیث فوق، به روایت ذیل اشاره می‌کنیم:

ربیعه سعدى می‌گوید: نزد حذیفه بن یمان آمدم و گفتم: اى ابوعبدالله! ما از على و مناقب او سخن می‌گوییم و مردم بصره به ما می‌گویند: شما در حقّ على زیاده‌روی مى‏کنید. آیا تو درباره او حدیثى به ما می‏گویى؟ حذیفه گفت: اى ربیعه! درباره على (ع) چه از من می‌پرسی! سوگند به خدایى که جان من در دست اوست،

 اگر از هنگام برانگیختن محمّد تا روز رستاخیز همه اعمال یاران‏ محمّد (ص) را در کفه‌ای از ترازو نهند و عمل على (ع) را در کفه دیگر، عمل على بر همه اعمال آن‏ها برترى دارد. ربیعه گفت: این سخنى است که کسى بهایى برایش قائل نشود و بر على حملش نکند. حذیفه گفت:

اى نادان، چگونه بر على حمل نمی‌شود! کجا بودند ابوبکر و عمرو و حذیفه و همه اصحاب محمّد روزى که عمرو بن عبدود به مبارزه می‌طلبید و همه مردم جز على از مبارزه با او خوددارى کردند و تنها على به مبارزه با او برخاست و از پایش درآورد.

سوگند به خدایى که جان حذیفه در دست قدرت اوست، این کار او در آن روز، پاداشى بزرگ‌تر از اعمال همه اصحاب محمّد تا روز رستاخیز دارد. [34]

نظیر چنین سؤالی در مورد آن روایت معروف، در مورد جناب ابوذر هم وارد شده است که: آسمان سایه نینداخته بر کسی راست‌گوتر از ابوذر.[35]

 آیا بر اساس این روایت می‌توان نتیجه گرفت: ابوذر از ائمه علیهم‌السلام هم بالاتر است؟ فردی از امام صادق (ع) در مورد حدیثی در مورد مقام و مرتبه ابوذر سؤال می‌کند که در آن حدیث آمده است آسمان و زمین کسی را راست‌گوتر از ابوذر به خود ندیده‌ است؛

پس آیا از نظر صداقت، ابوذر از شما «اهل‌بیت» هم بالاتر است؟ حضرت در پاسخ مثال ماه‌های سال را مطرح می‌کنند. سال چند ماه دارد؟ ۱۲.

 چند تا از آن حرام است؟ ۴ تا. آیا ماه رمضان جزو آن‌هاست؟ خیر؛ اما در ماه رمضان شبی هست که از هزار سال بالاتر است؛ اما کسی با ما اهل‌بیت مقایسه نمی‌شود. [36]

از این روایت دو نتیجه را اشاره می‌کنیم: اول اینکه: اگر شما خواستید مقایسه‌ای میان مخلوقات الهی انجام دهید، ما اهل‌بیت بیرون از این مقایسه هستیم.

 دوم اینکه: ماه مبارک رمضان که مفتخر شده به قرار داده شدن شب قدر -شبی که برتر از هزار شب است- در آن، هرچند جزو ماه‌های حرام نیست اما برترین شب در آن قرار داده شده است.

 پس مقایسه فضیلت میان چند چیز لزوماً ما را به نتیجه درستی نمی‌رساند و نیاز به بررسی این نکته است که وجه افضلیت آن‌ها چیست.

کشته شدن حجت خدا یعنی محرومیت و نکبت برای انسان‌ها.

    کشته شدن حجت خدا یعنی محرومیت و نکبت برای انسان‌ها. در این حادثه کسی کشته شد که او پاک مطلق است؛ لذا با کشته شدن او، حقیقت مظلومیت آشکار می‌شود.

آیا اینکه در مورد مصیبت سیدالشهدا (ع) و اصحابشان گفته شده بالاترین و اعظم مصیبات است، اغراق نیست؟

اگر به‌دقت به حوادث مصیبت‌بار جهان بنگریم، متوجه می‌شویم که در طول تاریخ بشر حوادثی رخ داده است که کشته‌های بیشتری از آن‌ها به‌جامانده است؛ با این اوصاف چگونه می‌توان حادثه عاشورا را مصیبت‌بارترین حادثه تاریخ خواند؟

و چرا امام باقر (ع) در زیارت عاشورا ماجرای شهادت امام حسین و یارانش را بزرگ‌ترین مصیبت در آسمان‌ها و زمین نامیده و فرموده که بزرگ‌تر و عظیم‌تر از مصیبت امام حسین در آسمان و زمین وجود ندارد؟

(امام باقر در فرازی از زیارت عاشورا چنین فرموده‌اند: «مُصِیبَه مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»‏: مصیبت عاشورا مصیبتی است که در اسلام و در آسمان و زمین بزرگ‌تر از آن وجود ندارد و به‌طور غیرمستقیم، ادعا شده که در طول تاریخ از این مصیبت بزرگ‌تر وجود ندارد.)

گاه پدر یک خانواده مظلومانه کشته می‌شود و همسر و فرزندانش بی‌پناه می‌مانند. گاه یک فرمانده از دنیا می‌رود و لشکریان او بی‌سرپرست می‌مانند. گاه یک عالم از دنیا می‌رود. حال اگر کسی که تمام موجودات به برکت او روزی می‌خورند و باعث برپا ماندن عالم است[37]

و هدایت تمام موجودات به اوست مورد تعرض قرار گیرد، چه؟! کسی که خدای متعال هرگونه ناپاکی را از او زدوده.[38] در این حادثه «بزرگ‌ترین حجت خدا» بر روی زمین یعنی امام حسین (ع) به شهادت رسید.

 کشته شدن حجت خدا یعنی محرومیت و نکبت برای انسان‌ها. در این حادثه کسی کشته شد که او پاک مطلق است؛ لذا با کشته شدن او، حقیقت مظلومیت آشکار می‌شود. او امین خدا بر روی زمین، اسم حسنای الهی، مصباح هدایت و حقیقت هر خیر و معروفی است[39]؛

 پس رفتن و به شهادت رسیدن او توسط دشمنان به ظلم و ستم، به‌هیچ‌روی قابل مقایسه با کشته شدن هیچ‌کسی نیست.

معیار بزرگ بودن یک واقعه یا مصیبت لزوماً به تعداد افراد نیست

در روایات آمده است در روز شهادت امیرالمؤمنین (ع)، جبرئیل نازل شد و فریاد می‌زد: «تَهَدَّمَتْ‏ وَ اللَّهِ‏ أَرْکَانُ الْهُدَى‏»[40] و حال‌آنکه امیرالمؤمنین (ع) یک نفر بود.

 آیا در هیچ‌کدام از جنگ‌ها و وقایع تاریخی دنیا که تعداد بسیاری در آن‌ها کشته شدند، جبرئیل نازل شد؟ و یا صدایی از آسمان شنیده شد؟ و یا در روز عاشورا، هیچ سنگی از روی زمین برداشته نشد مگر اینکه در زیر آن خون تازه یافت شد.[41]

 آیا در هیچ‌کدام از وقایع تاریخی چنین پدیده‌ای رخ داده است؟ پس نتیجه می‌گیریم که معیار بزرگ بودن یک واقعه یا مصیبت لزوماً به تعداد افرادی که در آن واقعه شرکت کرده‌اند یا کشته شده‌اند نیست. چنانچه در قرآن کریم در جریان طوفان نوح آمده است:

«وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا وَ لا تُخاطِبْنی‏ فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ‏»[42]: «و زیر نظر ما و [به‏] وحى ما کِشتى را بساز و درباره کسانى که ستم کرده‏اند، با من سخن مگوى, چراکه آنان غرق شدنى‏اند.»

    هر که رسول خدا را اذیت کند مورد لعن الهی واقع می‌شود. رسول خدا یک نفر است و هر کسی تا روز قیامت ایشان را اذیت کند، مورد لعن واقع می‌شود.

«فَأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنی‏ فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ * فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»[43]:

«پس به او وحى کردیم که: زیر نظر ما و [به‏] وحى ما کشتى را بساز و چون فرمان ما سررسید و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حیوانى‏] دو تا [یکى نر و دیگرى ماده‏] با خانواده‏ ات -به‌جز کسى از آنان که حکم [عذاب] بر او پیشى گرفته است- وارد کن، درباره کسانى که ظلم کرده ‏اند،

 با من سخن مگوى؛ زیرا آن‌ها غرق خواهند شد؛ و چون تو با آنان که همراه تواَند، بر کشتى نشستى، بگو: ستایش خدایى را که ما را از [چنگ‏] گروه ظالمان رهانید.»

 اکثر مردم که از ظالمان بودند، هلاک شدند و خدای متعال مؤمنان را نجات داد. پس تعداد افراد معیار دقیقی برای بزرگ بودن یک واقعه نیست.

و یا در سوره احزاب آمده است: «إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا»: «بى ‏گمان، کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مى ‏رسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفّت ‏آور آماده ساخته است.»[44]

 هر که رسول خدا را اذیت کند مورد لعن الهی واقع می‌شود. رسول خدا یک نفر است و هر کسی تا روز قیامت ایشان را اذیت کند، مورد لعن واقع می‌شود.

و یا در جریان ناقه صالح چنین آمده: «وَ إِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ قَدْ جاءَتْکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ هذِهِ ناقَهُ اللَّهِ لَکُمْ آیَهً فَذَرُوها تَأْکُلْ فی‏ أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذابٌ أَلیم»:‏

 «و به‌سوی [قوم‏] ثمود، صالح، برادرشان را [فرستادیم‏]؛ گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید، براى شما معبودى جز او نیست؛ در حقیقت، براى شما از جانب پروردگارتان دلیلى آشکار آمده است.

 این، ماده‎شتر خدا براى شماست که پدیده‏اى شگرف است. پس آن را بگذارید تا در زمین خدا بخورد و گزندى به او نرسانید تا [مبادا] شما را عذابى دردناک فرو‎گیرد.»[45]

خداوند یک شتر برای قوم صالح می‌فرستد. به افراد امت صالح گفته می‌شود: به این شتر دست نزنید که اگر دست بزنید به شما عذاب الیم نازل می‌شود! برای یک شتر! آن‌ها به شتر الهی امتحان شدند.

خداوند به خاطر کشتن این شتر آن‌ها را عقوبت کرد. «فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»: «و دروغگو خواندند و آن [ماده ‏شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى‏] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد.» [46]

«حضرت صالح (ع) صاحب ناقه و حضرت حسین (ع) صاحب عیال و اطفال، صالح صاحب ناقه مبتلا بود به سقیای آن[47].

 و امام حسین (ع) صاحب عیال و اطفال مبتلا بود به سقیای ایشان، صالح (ع) می‌خواست که یک روز تمام آب از برای ناقه‌اش باشد که دیگری از آن نیاشامد.

 و قومش چند روز راضی شدند و امام حسین (ع) از برای عیال و اطفالش چند مشک آب خواست، مضایقه کردند[48]

 تا اینکه راضی شد که یک جرعه به طفلش بدهند[49]،

 یا یک قطره به جگرش برسانند، اما امتناع نمودند.[50] صالح چون ناقه‌اش را پی نمودند، بچه ناقه‌اش ناله‌کنان بر کوه بالا رفت و تا حال کسانی که از آنجا عبور می‌کنند، از آنجا وحشت دارند [51]

 و امام حسین (ع) چون طفلش را به جهت خواهش آب [روی دست گرفت،] تیر زدند و آن طفل صیحه‎ای زد و روحش از بدن مفارقت نمود، حضرت عرض کرد:

 خدایا این طفل من در نزد تو کمتر از بچه ناقه صالح نیست، پس از این قوم انتقام بکش و اگر حال صلاح در انتقام نمی‌دانی، پس عوض بهتر عطا کن.[52]»

پس بر اساس آیات قرآن، دانستیم که معیار بزرگ‌تر بودن یک واقعه تعداد نیست بلکه حق و حقیقت بودن آن است بر اساس آنچه خدای متعال قرار داده است .

و اگر کسی با قرآن کریم انس برقرار کرده باشد و آن‌گونه که توصیه شده‌ایم در آیات آن تدبر نماید، می‌بیند که معیار و ملاک بزرگی یک واقعه نزد خدای متعال با معیارهای بشری متفاوت است؛

همچنان که گاهی یک شتر و فرزندش آیه الهی می‌شوند و مردم آن زمان مجبور به مراعات برخی مسائل در مورد آن‌ها می‌شوند؛ و از سوی دیگر بر اساس روایات نشان دادیم که چرا بزرگ‌ترین مصیبت‌ها

نتیجه:

چرا مصیبت سیدالشهدا عظیم‌ترین مصیبت بر روی زمین و آسمان‌ها معرفی شده؟ فقط از زبان امام معصوم را اشاره می کنم.

در زمان حضرت صادق (ع) کسی همین سؤال را از حضرت می‌کند که چرا روز شهادت سیدالشهدا (ع) بزرگ‌ترین مصیبت شمرده شده است؟  حضرت در پاسخ می‌فرمایند:

«روز امام حسین (ع) از تمام ایام مصیبتش بزرگ‌تر است زیرا اصحاب کسا که کریم‌ترین مخلوقات و شریف‌ترین آن‌ها نزد خدا بوده پنج تن می‌باشند، پس وقتی نبی اکرم صلی الله علیه و آله از بین ایشان رحلت کردند و

امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) باقی ماندند، پس مردم ایشان را تسلیت می‌دادند و وقتی فاطمه سلام الله علیها از بینشان رفتند مردم امیرالمؤمنین و حسن و حسین (ع) را امر به صبر می‌نمودند و وقتی امیرالمؤمنین (ع) رفتند مردم حسنین (ع) را تسلیت می‌دادند.

و وقتی امام حسن (ع) از دنیا رفتند مردم امام حسین (ع) را تسلیت می‌گفتند و وقتی ایشان شهید شدند از اصحاب کسا احدی باقی نمانده بود که مردم به او تسلیت بگویند، پس رفتن امام حسین (ع) از دنیا به مثابه این بود که تمام اصحاب کسا از دنیا رفته‌اند چنان‌چه بقای آن حضرت همچون بقای جمیع آن‌ها بود، لذا روز شهادت آن حضرت از نظر مصیبت از تمام ایام بزرگ‌تر است.»

پی نوشت:

1.کلیات مفاتیح نوین ؛ ص395.

2. همان.

3. عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص531.

4. همان ؛ ص30.

5. همان.

6. همان.

7.همان.

8.  به گفته شاعر:«وَ یُکَبِّرُونَ بِأَنْ قُتِلْتَ، وَ إِنَّما                 قَتَلُوا بِکَ التَّکْبِیرَ وَ التَّهْلیلَا؛ هنگامى که تو را کشتند، تکبیر گفتند، ولى در حقیقت با کشتن تو تکبیر و تهلیل( لا إله إلّااللَّه) را کشتند»،( بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 244).

9. عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص30.

10. همان ؛ ص56.

11. همان.

12. همان؛ص60.

13.«پس آدم از خدای خود کلماتی آموخت که آن کلمات باعث پذیرفته شدن توبه‏ی او گردید» (سوره‏ی بقره‏ی، آیه‏ی 37).

14. بحارالانوار: ج 245:44 باب اخبار الله بشهادته ح 44.

15. مهیج الأحزان : 227 م 10.

16. مستدرک الوسائل؛ ج 10؛ ص 318؛ ح 13.

17. کلیات مفاتیح نوین ؛ ص395.

18.عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص56.

19. ر.ک: بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 201- 219 ، سیر اعلام النبلاء؛ ج 4؛ ص 425- 428.

20. همان؛ص532.

21. ر.ک: بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 206؛ ح 13؛ص 210؛ ح 18؛ح 22 و ح 23.

22. لهوف؛ ص 177؛ ابوفراس همدانى سروده است:

23. سیر أعلام النبلاء؛ ج 4؛ ص 424.

24. مختصر تاریخ دمشق؛ ج 7؛ ص 149، بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 201.

25. لهوف؛ ص 176- 177.

26. همان.

27. همان؛ص562.

28.همان؛ص563.

29.همان.

30. الخصال (صدوق)، ج 2، ص 385

31. بحارالانوار، ج 42، ص 282

32. کتاب سلیم، ج 2، ص 794

33. زیارت عاشورا

34. الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج‏ 1، ص 103:

35. کتاب سلیم ج 2، ص 659

36. معانی الاخبار، النص ص 179

37. زاد المعاد، ص 423: بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ‏ الْوَرَى‏ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

38. سوره احزاب، آیه 33: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ‏ عَنْکُمُ‏ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً: خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.

39. ر.ک مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره

40. بحارالانوار، ج 42، ص 282

41. بحارالانوار، ج 45، ص 204: لَمْ یُرْفَعْ حَجَرٌ عَنْ وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهُ دَمٌ عَبِیط

42.سوره هود، آیه 37

43. سوره المؤمنون، آیات 27 و 28

44. سوره الأحزاب، آیه 57

45. سوره الأعراف، آیه 73

46. سوره شمس، آیه 14

47. سوره الشعراء، آیه 155

48. بحارالانوار، ج 45، ص 41

49. منتخب طریحی، ج 1، ص 22

50 بحارالانوار، ج 11، ص 392؛ مراجعه شود مجمع البیان، ج 6، ص 266

51. بحارالانوار، ج 11، ص 392؛ مجمع البیان، ج 6، ص 266

52. بحارالانوار، ج 45، ص 47؛ مقاتل الطالبین، ص 59 و 60

منابع:

http://pajoohe.ir/